نوشتار |
هریبرت
پرانتـل * درسهایی
از جنگ عراق
نظم نوین
جهانی : گرایش
به
وحشیگری کرزوس،
آخرین پادشاه
لیدی، چنان
ثروتمند بود
که شهرتش پس از
گذشت دوهزار و
پانصد سال
هنوز هم ضرب
المثل است.
موقعی که این کروزوس
ثروتمند میخواست
به پارس
لشکرکشد، به
معبد دلفی رفت
تا ندای پیشگویی
را بشنود. ندا
چنین بود: « اگر
از رودخانهی
هــالی عبور کنی،
امپراتوری
بزرگی نابود
خواهد شد».
کرزوس این
ندای
خردمندانه را
بد فهمید. پیامی
بود
علیه خودش: او به پارس
لشکر کشید و
کوروش،
پادشاه پارس،
لشکر او را
تار و مار کرد .
امپراتوری
بزرگی که
کرزوس می
خواست تابودش
کند،
امپراتوری
خودش بود که
نابود شد.
آمریکایی ها
با جنگی که به
راه انداخته
اند، از
رودخانهی
هـالی عبور کرده
اند. اگر چه آنها
در این جنگ
برنده خواهند
شد اما صلح را
خواهند باخت.
جنایت سازمان
یافته علیه
جنایتکار
بغداد
و زیردستانش به
معنای پایان
کار ابر
قدرت آمریکا
نیست اما این
ابر قدرت خودش
به خودش آسیب
میرساند:
آمریکا
درعرصهی
جهان اعتبار و
احترام، اقتدار
و اعتماد را
از دست میدهد.
و آمریکا،
امپراتوریای
را که خودش به
وجود آورده،
یعنی سیستم بین
المللی را که
در تاسیس آن
شرکت داشته و
بر اعتماد به
آمریکا
استوار بود
نابود میکند:
ایالات متحدهی
آمریکا در
تاسیس سازمان
ملل متحد (UN ( و در تشکیل
پیمان دفاعی
اتلانتیک
شمالی ( NATO )
شرکت کرده است
. حال سازمان
ملل متحد را
به سخره
گرفته، پیمان
اتلانتیک را
بی اعتبار
کرده و برای
پیمان مودت و
دوستی اروپای
باختری با آمریکا
ارزش چندانی
قایل نیست .
ایالات متحدهی
آمریکا، در
برابر افکار
عمومی جهان، میثاق سازمان
ملل متحد را
چون ورق
پارهای
به دور
اندخته
و با جنگ
علیه عراق با
افکار عمومی
جهان به
مقابله
برخواسته
است. پس از
سپتامبر ۲۰۰۱
چنین گفته شد:
از این پس،
جهان مانند
سابق نخواهد
بود. پیش از همه،
سیاست ایالات
متحدهی
آمریکا وضعیتی
به وجود آورده
است که این
گفته واقعا
صادق است.
ایالات متحدهی
آمریکا
سیاستی اتخاذ
کرده است که
گویی آمریکا روئین
تن و جاودانی
است و به ملل
دیگر نیازی
ندارد. ایالات
متحدهی آمریکا
به نام آزادی
و موازین حقوقی،
آزادی و موازین
حقوقی را زیر
پا نهاده است. امریکا
ـ بنا به گفتهی
روانکاو و
تحلیلگر
مسایل روان
شناختی، هانس
یورگن ویرت H.J.Wirth «
به هذیان خود
بزرگ بینی و
خود شیفتگی
جمعی مبتلا
شده است» و
ارزش هایی را
که خود به
آنها پابند
بود
زیر پانهاده
است. حکومت
بوش به اثبات
رسانید که هر
گاه اراده کند
آماده
است موازین
حقوقی را زیر
پا نهد . سناتور کهنه
کار دمکرات،
ربرت بردRobert C.Byrd در
سخنرانیاش در
سنای آمریکا علیه
جنگ عراق گفت:«
این حکومت متکبر و
گستاخ سیاستی
در پیش گرفته
که سالیان دراز
تاثیرات
مخربی برجای
خواهد نهاد». او این
جنگ را نقطهی
عطفی در تاریخ
جهان نامید.
بمباران عراق
، گرایش قدرت
جهانی به
وحشیگری و
نقطهی عطفی در
تاریخ جهان
است . به دو
دلیل: اولا، رفتار
دولت آمریکا ـ
که پدر تدوین
موازین حقوق
بین المللی
است ـ
با این
موازین وحشتناک
است. رفتارش
شبیه رفتار
هیولا کرونوس Kronos در
اساطیر
یونانی است که
کودکانش را از
ترس این که ممکن
است او را به
مخاطره
اندازند
بلعید. ثانیا،
جنگی که بوش
به راه
انداخته
مسابقهی
تسلیحاتی را
در عرصهی
جهان فورا
تشدید خواهد
کرد. همهی
کشورهای در
حال رشد، به
ویژه
کشورهایی که
احساس می کنند
از سوی آمریکا
مورد
مخاطره قرار
میگیرند، فورا به
فکر تهیهی
سلاح اتمی
خواهند افتاد.
زیرا تتها با
دسترسی به
این سلاح است
که در
برابر
آمریکا
در امان
توانند بود.
در واقع،
آمریکا به
خاطر این که
صدام حسین
سلاح کشتار
جمعی در
اختیار دارد
به عراق حمله ور
نشده است .
ایالات متحدهی
آمریکا ـ همان
طور که منتقد « جهــانی
شدن / Globalisation »
هرارد شومان H.Schumann به
درستی گفته
است ـ به عراق
حمله ور شده،
چون عراق چنین
سلاحی ندارد.
اگر عراق چنین
سلاحی میداشت
ایالات متحدهی
آمریکا جرات
حمله ور شدن
به این کشور
را نداشت. ( به
کرهی شمالی
بنگرید).
درسی که کراچی و
جاکارتا و
سایرین از این
جنگ خواهند آموخت،
درس ساده و
واضحی است: ABC (
اسلحهی اتمی،
اسلحهی
بیولوژی و
اسلحهی
شیمیایی). جنگ
عراق موضوع
خلع سلاح
عمومی را
به یاوه
گویی تمسخر
آمیزی تنزل می
دهد. نقطهی
عطف تاریخی:
موقعی که در
کنار نظام
قدرت جهانی (
سازمان ملل
متحد) ، تاسیس یک
نظام بین
المللی حقوقی
مطرح شد (
دادگاه بین
المللی لاهه )
و سپس دادگاه
جنایی بین
المللی ،
آمریکا از
شرکت درآن خود
داری کرد. و
حال، آمریکا
می خواهد به
جهان
بقبولاند که
زور مترادف
است با موازین
حقوقی . یعنی،
حق با زورمند
است و هر
کشوری که
قدرتمند باشد
محق است.
آمریکا برای
توجیه این
دکترین،
موازین حقوق
بین المللی را
چیزی سیال و
متغییر تلقی میکند که
مشکل آفرین
خواهد شد.
آمریکا
نمی خواهد
به موازینی که
خود تعیین
کرده است پایبند
بماند. ربرت
جکسون، رئیس
دادگاه
رسیدگی به
جنایتهای جنگی
در
نورنبرگ (
آلمان) که در
پایان جنگ دوم
جهانی تشکیل
شد، در بیستم
نوامبر ۱۹۴۵
در سخنرانی گشایش
این دادگاه
گفت: « ما هرگز
نباید فراموش
کنیم که
موازین داوری
این دادگاه در
محاکمهی
جنایتکاران
جنگی،
موازینی است
که تاریخ در
آینده
برمبنای آن در مورد
ما قضاوت
خواهد کرد» . آیا
موازین حقوقی
خلقها باید
مورد سئوال
قرارگیرد؟
منع اعمال قهر
نقطهی ثقل
میثاقهای
سازمان ملل
است که برترین
مقام داوری در
تاریخ نوین
است. البته درست
است که می
توان شورای
امنیت سازمان
ملل و ترکیب
انحصاری آن از
پنج کشور بزرگ
جهان را مورد
سئوال
قرارداد. این
نیز درست است
که بارها
از سازمان ملل
هوچیگری
شنیده ایم.
اما این امر
به هیج روی با موازین
حقوقی خلقها
که جنگهای
تهاجمی را همتراز
با جنایت
علیه بشریت و قتل عام
خلقها اعلام
کرده است مغایرت
ندارد. درست
است که تاکنون
ابزار مؤثری
که بتوان علیه
جنگهای
تهاجمی به
کارگرفت وجود
ندارد، اما
این امر جنگ تهاجمی
را مجاز و محق
نمیسازد. جنایتکاری
که محکوم نشده
بازهم
جنایتکاراست.
و انتقاد بر حق
از سازمان ملل
تغییری در این
امر نمی دهد
که این سازمان
عالی ترین
مقام داوری
است و اصول و
موازین داوری
منصفانهای در
اختیار جوامع
قرار میدهد.
عصبانیت
ایالات متحدهی
آمریکا
از سازمان
ملل به خاطر
نقاط ضعف این
سازمان نیست
بلکه به خاطر
توانایی و
قدرت آن است.
جون همین
سازمان جهانی
است که با ابر
قدرت جهانی
مخالفت میکند.
از این روست
که مشاور سابق
پنتاگون
ریشاد پرل R.Perle
اعلام کرد
سازمان ملل بی
اهمیت و زاید
است. در سال
۱۹۷۰، همکار
نزدیک جکسون ،
تایلور T.Taylor
اعلام کرد
دادستانها و
قضات دادگاه
نورنبرگ،
اینک
به اصول و
موازین داوری
خودشان پایبند
نیستند. او
گفت: « ما
نتوانستیم از
درسهای
نورنبرگ چیزی
بیاموزیم.»
این جمله، شامل
تهاحم نظامی
آمریکا به
ویتنام و تهاجم
اتحاد شوروی
به افغانستان
است و غیره . حال
دیگر سخن بر
سر این نیست
که از درسها
چیزی آموخته
نشده است.
ایالات متحدهی آمریکا،
کتاب
کهنه شده را
پاره می کند و
می خواهد کتاب
نوینی بنویسد
، تحت عنوان :
زور به جای حق
و حقوق! یک قدرت
جهانی می
تواند خطا
کند. یک قدرت
جهانی توان آن
را نیز دارد
که خطایش را
جبران کند.
بنابراین
تعریف، باید شک
کرد که ایالات
متحدهی
آمریکا هنوزهم
آن چنان
قدرت جهانی
است. چون، هم
اکنون عواقب
وخیم و
جبران ناپذیر
خطایی
که با جنگ
عراق مرتکب
شد
مشاهده می
شود. نظم
نوین بسیار
زیبای پس از
جنگ برای عراق
( که چندان
زیبا نخواهد
بود)، مسابقهی
تسلیحاتی در
عرصهی جهان
را متوقف
نخواهد کرد. و
برنامهی
زیبای بازسازی
عراق، تنفر
جهان عرب از ایالات
متحدهی
آمریکا را
کاهش نخواهد
داد. و مخفی هم
نخواهد ماند
که حکومت
آمریکا ،
میلیاردها
دلار ثروت
عراق در خارج
را که ضبط
کرده است به
صندوق شرکتهای
آمریکایی
سرازیر میکند
تا جاده ها و
مؤسسات عراق
را که ارتش
آمریکا ویران
کرده است تعمیر
کنند. چنین
است سرمایه
گذاری جهان
زیبای نو. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * Dr. Heribert Prantl .
برگرفته از
بخش ادبی SDZ مارس
۲۰۰۳، ترجمهی
محمد ربوبی |